فحش یا نا فحش! مسئله این است!

باز یه مدت اینجا خاک خورد. هیچ جا خونه آدم نمیشه. مهمون خر صاب خونست، همه این مثلها رو شنیدیم. حقیقت دارن. حتی در دنیای مجازی!

تو دنباله بیشتر از یکساله که عضوم و بنا به شرایط روحی و موقعیتی نوشتم و رای دادم تا اینکه چند روز بیش دیدم جلو در دکه رو تیغه کشیدن. به جرم فحاشی! آخه به خر بگی هش میشه فحش؟ به فروشنده بگی فروشنده میشه فحش؟ حالا یارو داره وطن و هموطن با هم حراج میکنه بخودش مربوطه. فروشنده فروشنده است دیگه. به یه حروم لقمه بگی خائن میشه فحش؟ حالا بری به مادر ندا و امثالهم بگی شما باعث رنجش رهبر شدید معذرت بخواید این فحش ناجوریه اما به همون آدمی که اینه گفته و به بقیه که هواخواهشن و ماله واسش میکشن بگی حرومزاده فحش نیست. بجان امام حسین فحش نیست. آخه کدوم نادونی میره به قاطر چموش میگه جناب قاطر لطفن اینجا توقف کنید؟ به دستای دراز ابیلفضل قسم به چارپا میگن هش تا واسته و این فحش نیست. حالا این وسطا به خواهر و مادر قاطره یه چیزی هم میپرونی دلت خنک شه این مکروه اما گاهی وقتا اشکال نداره هچ! ثواب هم داره. این دیگه به چموشی اون درازگوش برمیگرده.

حداقل چیزی که از این ماجرا دستگیرم شد این بود که دنباله یه مدیریتی هم داره که بعضی چیز ها رو گاهی چک میکنه. این خوبه. اما باعث شد قدر خونه خودم رو بیشتر بدونم. اینجا هر چی دلم بخواد میتونم بنویسم و کسی هم نمیتونه جلوم دیوار بکشه. حالا فردا دیگهتو دنباله نذاشتن لینکش کنم تقصیر آزادی بیان بی مرز میزاریم.

اینجا خود سانسوری ندارم. این خوشش نیاد اون بدش بیاد. اینجا ماله منه هر کی نخواست قدمش رو چشم همه بد و بیراهها رو به حساب خانوادگیش واریز میکنم.

موقعی که این یکی وبلاگ رو راه انداختم احساس میکردم دارم از صدای بلند اصلاح طلبها خفه میشم. همه چی داشت از کانال اونها پخش میشد و ملت هم راه میومدن.

بالاترین بطور کامل قرق حضرات بود. اومدم دنباله که محدودتر بود. اینقدر همصدا دیدم که دیگه احساس خفگی نداشتم. خیلیها هستن که مثل من  بودن و خوشحالم که میبینم درست فکر میکردم.

از نظر من اصلاح طلبها یا خائن هستن یا ریگ تو کفش و در هر دو حالت فقط حکم سرعتگیر رو دارن. ملت بالاخره میرسن به جایی که باید برسن، اینها رو کولمون باشن دیرتر و سختر. چاره ای هم نیست طفیلی هستن و نمیشه انداختشون دور. وبالن دیگه.