سکولارهای سبز
سکولارهای سبز بیانیه ای صادر کرده و در آن خط فکری و اهداف خودشان را اعلام کردند. در مقابل بیانیه ای که بقول نیک آهنگ کوثر پنج تن آل عطا صادر کردند واقعن جای تامل دارد. بخوانید و تفاوت تفکر بین گروهی که هنوز حتی توانایی و شهامت قبول اشتباهاتشان را ندارند با گروهی که با تمام معایبش قدرت رشد و بالندگی دارد حس کنید.
ما واقعن بیشماریم. اینبار دلیل و واهمه ای برای ریزش نیروهای متحد سبز وجود ندارد. اینبار این مذهبی ها و دوستان اصلاح طلب حکومتی هستند که باید نگران عدم حمایت کورکورانه مردم باشند.
آیا هنوز تفاوت نسل انفلابی 57 با نسل جوان امروز برای عده ای قابل درک نیست؟ من قصد نقد جوانان 57 را ندارم هرچند که معتقدم انتقادات فراوانی وجود دارد حتی با توجه به زمان و مکان آن هنگام. اما با قضاوتی منصفانه باید اذعان نمود این نسل سر سودای دگر دارد. این نسل قصد جبران مافات و اشتباهات پدران و مادران خود را نسبت به مام میهن در سر میپروراند و چه عمیق است خواب کسانی که در تفکر تعبیر سی سال کابوس حکومت اسلامی برای ستمدیدگانی که حقیقت این کابوس را نه در رویا که در بیداری به جان چشیده اند در سر دارند.
مردم ایران سالهاست که با تبعیض و سرکوب روزگار بسر میکنند، جراحت روزهای نکبت انگیز و بی غرور را نمیتوان با مرهمی از توهم مداوا کرد. داغ بی هویتی را نمیتوان با رنگ و لعاب کلمات تکراری از تن دردمند ایرانی زدود. سالها تلاش برای بی هویت کردن ملتی زیر سایه شوم حکومت اسلامی باعث پرورش نسلی طغیانگر شد که به صرف مسلمان زادگی مسلمان نمی توان گفتش.
ما ایرانی هستیم و من بیش از این ندانم. چه اهمیتی دارد که ایرانی کرد و بلوچ سنی باشد یا لر و فارس مسلمان و یا آذری و مسیحی و زرتشتی؟ مهم اینست که درک کردیم ایرانی هستیم.
حکومت اسلامی میتنی بر اصل ولایت فقیه که بر اساس مذهب تشیع برپا شده چگونه میتواند دارای استعداد برقراری عدالت و انصاف بر همه اقوام و مذاهب ایران زمین باشد؟ نه دوستان چشم بگشایید و این حقیقت را به قلب بسپارید این حکومت همین است که هست، ذاتاً توانایی اصلاح ندارد. با شیرین بیانی دیگر نمی توانید شکران جمهوری همراه با اسلام را بخورد ایران دهید.
بیانیه سکولارهای سبز شامل اکثر خواستهای منطقی و همچنین اهداف و نظرات بخشی از جامعه مخالف نظام کنونی است، بیراه نخواهد بود اگر روشنفکران دینی که خود را سخنگویان بخش مذهبی جامعه ایرانی مدانند نیز اهداف و نظرات خود را بطور کامل بیان نموده و راهکارهای خود را برای بازگشت به دوران طلایی امامت خمینی تبیین نمایند. بنظر من برای بخش بزرگی از جامعه امروز ایران این سوال بوجود آمده که چه اهداف و یا شرایطی مورد نظر خمینی و دوستان اصلاح طلب بوده که محقق نگردیده؟ بهرروی با بخش عظیمی از اهداف و شرایط دوران طلایی با گوشت و خون آشنا هستیم! مقصود نظر قله هایی است که از نظر آقایان فتح نشده باقی مانده و با اصلاح حکومت فعلی شرایط فتح الفتوح آنها فراهم خواهد شد. آیا در پس پرده جنگ خانمان سوز 8 ساله و یا قلع و قمه گروههای مختلف سیاسی، محدودیتها و از بین بردن آزادیهای فردی، تبعیض و تهدید، فراری دادن سرمایه ها و مغزها، کشتار و نقض حقوق بشر در تمام سطوح، انزوا و بی هویتی، موردی برای بازگشت آقایان به قدرت باقی مانده است؟
آیا عقل سلیمی قبول میکند که جوانان و در کل مخالفان نظام در قالب جنبش سبز همه گونه هزینه ای که اقلش توهین ناسزاست همراه با چوب و چماق و قداره که بر سر و تنشان میخورد و یا ریخته شدن خون بیگناهانی مانند ندا و سهراب و ... را بجان می خرند تا گروهی که کارنامه مشخصی دارند و آنقدر زمانی از آن سپری نشده که حتی گوشه ای از آن فراموش شده باشد دوباره بر مصدر کار قرار گیرند و مردم را به دوران طلایی خمینی رهنمون باشند؟
این رشته سر دراز خواهد داشت.
نظرات
ارسال یک نظر
Thanks for your comments.